اولين و مهمترين عامل موثر در شكلگيري شخصيت و ويژگيهاي رفتاري همچنين تغييرات و تحولات دوران نوجواني، خانواده است. دوران نوجواني مرحلهاي از چرخه زندگي فردي است كه در آن نوجوان تغييرات و تحولات همه جانبه جسماني، شناختي، اخلاقي، رفتاري و غيره را تجربه ميكند و خانواده نقش بسیار مهمی در گذر از اين دوره و پیدا کردن ويژگيهاي مطلوب حاصل از اين تحولات دارند. درك و شناخت خانواده از اين تحولات مبناي سازگاري نوجوان و شكلگيري هويت پخته در او است.
در سالهاي اخیر، توجه به الگوهاي رفتاري، ارتباطی و سلامت روان در تحقیقات روانشناسی نوجوانی افزایش یافته است. نوجوانان در طول این دوره تغییرات جسمی و تکاملی زیادي را تجربه میکنند. نوجوانی دورهاي است که طی آن نوجوان لذت خودپیروي، استقلال، صمیمیت و برنامهریزی براي آینده را حس میکند و به اوج تحول جسمانی، عاطفی و ذهنی دست مییابد. تمایل به استقلال از خانواده و افزایش ارتباطات در جامعه، از دیگر تغییرات تکاملی در این دوره است.
در گذشته، دوره انتقال براي بسیاري از نوجوانان به خوبی سپري میشد ولی امروزه با پیشرفت تکنولوژی، فرهنگ و تغییرات اجتماعی سریع و پرشتاب، این دوران براي بسیاري از نوجوانان با بروز مشکلات فراوان جسمی، روانی و اجتماعی همراه و باعث پایهریزی بسیاري از رفتارهاي پرخطر و آسیبهاي روانی و اجتماعی در آنها شده است.
روانشناسی تحولی، نوجوانان را نیازمند حمایت اجتماعی میداند. رابطه با اعضاي خانواده و دوستان از مهمترین منابع حمایت اجتماعی است. در این دوران دوستان نوجوان تأثیرگذارترین افراد زندگی آنها هستند. در این دوره نوجوان در پی تجربه روابط جدید و هیجانی است. این روابط موقعیتی است که در آن نوجوانان میخواهند عواطف فیزیکی، عشق و مراقبت را تجربه کنند. این نوع عاطفه را اغلب از ارتباط با دوست غیرهمجنس دریافت میکنند بنابراین بیاعتنا به محدودیتهاي فرهنگی و منع اجتماعی، در پی دریافت این عاطفه قوي از دوست غیرهمجنس هستند که گویا جایگزینی برایش وجود ندارد.
بیشتر بخوانید : شکل گیری عادت های مخرب در کودکان
خبرهایی که اخیرا به گوشمان میرسد، قتلهای ناموسی و ارتباط دختران و مردان بزرگسال بسیار ناراحتکننده است. برای پیشگیری از بروز چنین وقایعی، روابط والدین و نوجوان اهمیت زیادی دارد. دخترانی که در کودکی از محبت پدر محروم بودهاند، در بزرگسالی جذب مردان بسیار بزرگتر از خودشان میشوند تا رابطه نداشته با پدر را بازآفرینی کنند. در این سن نوجوان از والدین فاصله میگیرد و بیشتر با همسالان خود مشورت میکند اما اگر ما پدر و مادرها، دوست و همراه فرزند خود باشیم، میتوانیم دوستانه مسیر صحیح را به او نشان دهیم. دخترانی که پدران حامی و تکیهگاه دارند، در بزرگسالی جذب مردان همسن پدر خود نمیشوند. نقش همدلانه مادر هم در این میان مهم است.
نکته مهم دیگر، برخورد والدین بعد از کشف رابطه عاطفی فرزندشان است. خیلی ازآنها با ایجاد محدودیتهای سنگین و سختگیری، فرزندشان را بیشتر به سمت جنس مخالف و پناه بردن به او سوق میدهند و اینسختگیریها گاها نوجوان را به فرار از خانه تشویق میکند. پنهانکاری و مشورت با همسالان از آسیبهای سختگیری بیش از حد است.
در این میان نه والدین سختگیر موفقند نه والدینی که آزادیهای زیادی به فرزند خود میدهند. والدین مقتدر و رفیق که کنار فرزند خود هستند و همراه و همدلند و احساسات او را درک میکنند، بهترین پاسخ را از نحوه رفتار صحیح خود میگیرند.
علاوه بر این، نقش تربیت جنسی در روابط عاطفی بسیار مهم است. اگر از سنین پایین که هویت جنسی سالم شکل میگیرد، والد همجنس آموزشهای لازم را به فرزند خود بدهد، از انحراف جنسی او پیشگیری خواهد شد اما متاسفانه بهدلیل نقش فرهنگی و آموزش ندیدن درست، کمتر والدینی چنین آموزشهایی به بچههایشان میدهند.
پدر و مادرهایی که نمیتوانند در خانواده محیط امنی برای نوجوان خود فراهم کنند، در کنترل اوضاع دچار مشکل میشوند. صاحبنظران معتقدند نوجوانی دوره طوفان و فشار است و نوجوان با تغییر هورمونهای جنسی دچار پرخاشگری، گوشهگیری و گاه افسردگی میشود.
از سوی دیگر، نوجوانان خودمحورند و معتقدند مرکز توجه هستند و دیگران آنها را درک نمیکنند. همدلی و پذیرش هیجان در این سن خیلی اهمیت دارد. ما به عنوان والد باید بدانیم که هر نسل با نسل دیگر متفاوت است و تغییرات آن را بپذیریم. کنار نوجوان بودن باعث میشود شناخت بیشتری از او داشته باشیم و او راحتتر اعتماد کند و حرفهایش را به ما بزند.
یادتان باشد با فرزندتان صحبت کنید اما نصیحت نکنید. آدمی از هر چیزی که منع شود، به سمت آن کشیده میشود. رفتارهای چکشی و حمله کردن به عقاید نوجوان نتیجه عکس میدهد. آزادیهای بی حد و مرز هم آسیبزننده است.
با ایجاد روابط امن، حمایتگرانه و دوستانه به عنوان والد، مراقب امانتهای زندگی خود باشیم.
مونا فلسفی، روانشناس کودک و نوجوان، دانشجوی دکترای سلامت