نقش پدر در تربیت کودک : با به دنیا آمدن بچهها پدر و مادر به نوعی دوباره متولد میشوند. مسئولیتها، احساسات و هویت جدیدی را دوباره تجربه و رابطه با والدین خود را با والدینشان بازآفرینی میکنند. درست است که رابطه امن اولیه بین مادر و کودک شکل میگیرد و در دوران نوزادی مادر نقش پررنگی دارد اما بر خلاف تصور خیلی از افراد که فکر میکنند پدر فقط نقش حمایتی دارد و در تربیت کودک خیلی موثر نیست، به تدریج نقش پدر مهم میشود. نتایج تحقیقات نشان میدهد که نقش پدر در تربیت فرزند را نمیتوان نادیده گرفت.
در قدیم پدر نقش نانآور خانه را داشت و پدرها بیشتر به فکر تامین نیازهای مادی و جسمی فرزندان خود بودند تا نیازهای روانی. آنها در بیان احساسات و ایجاد رابطه عاطفی ضعیف بودند در حالی که نتایج تحقیقات نشان داده پدر نسبت به مادر بیشتر میتواند توانایی انطباق با شرایط دشوار را به بچهها یاد بدهد و ویژگیهای مردانه را باید پدران به بچهها آموزش دهند. کودکان معمولا برای بازی پدران را ترجیح میدهند چون معمولا پر جنب و جوشتر با فرزندان بازی میکنند.اینجاست که نقش پدر در تربیت کودک خود را نشان می دهد.
خیلی وقتها مادرها از همکاری نکردن پدر و تنها ماندن در این مسیر پر پیج وخم شاکی هستند و میگویند وقتی فرزندشان رفتار بدی میکند، اطرافیان فقط او را مقصر میدانند. اما پدرها کجای ماجرا هستند؟ «غریبه آشنا» لقبی است که میتوان به پدرها داد. پدرهایی که بعد از مادرها مهمترین و پررنگترین نقش را در شکلگیری روان کودکان و تربیت آنها دارند.
روابط پدر با فرزندان تفاوتهای بسیار زیادی دارد. عوامل زیادی مثل سن پدر یا تعداد اعضای خانواده میتواند در این رابطه نقش داشته باشد.
پسرها در ویژگیهای شخصیتیشان مثل قاطعیت، هدفگذاری برای زندگی، انتخاب شغل و مهارت دوستی، پدرشان را الگو قرار میدهند. در مقابل دخترها بیشتر به حمایت عاطفی پدر نیاز دارند و نوع روابط دخترها با پدرشان در ارتباط با جنس مخالف و در آینده در ارتباط با همسر، خود را نشان میدهد.
نقش پدرها در تربیت و زندگی کودک پسر
۳ تا ۶ سالگی سن همانندسازی در کودکان است و در این سن کودک معمولا با والد همجنس همانندسازی میکند. او تازه متوجه مفهوم پدر و مادر، مذکر و مونث میشود. معمولا پسران در این سن نقش مردانه را از پدر میگیرند و پدر قهرمان زندگی آنهاست. هویت جنسی سالم یک پسر با پدرش شکل میگیرد. در این سن باید پدر آینهای برای پسرش باشد زیرا زمینهساز سالم گذر کردن از مراحل بحران هویت در نوجوانی است.
کودکان و نوجوانان پسری که از جنسیت خود راضی نیستند و نقش مردانه و پسر بودن خود را دوست ندارند، معمولا در مرحله همانندسازی الگوهای مناسبی نداشتند. اگر پدر الگویی منفعل و ضعیف و فرد قدرتمند خانه مادر باشد، در نهایت پسر به جای پدر، با مادر همانندسازی میکند.
بیبشتر بخوانید : چرا نوجوانان به مراقبت ويژه احتیاج دارند؟
مطالعات نشان داده ارتباط سالم و قوی بین پدر و پسر در کودکی باعث میشود که کودک توانایی بهتری در مقابله با استرس داشته باشد چون آقایان بیشتر در موقعیتهای سخت و رقابت قرار میگیرند در نتیجه هم از پدر توانایی حل مسئله و رقابت را میآموزند.
در دوران نوجوانی بعضی از پسرها دوست دارند که مردانگی خودشان را نشان دهند و این گاهی باعث جنگ قدرت بین پدر و پسر و دوری آنها از هم میشود اما سرانجام پدرها و پسرها میتوانند رابطه دوستانه برقرار کنند.
نقش پدرها در تربیت و زندگی کودک دختر
پدر به عنوان اولین مرد امن زندگی یک دختر زمینهساز رابطه آینده او است. پدری که نقش زنانه را نوازش میکند و هویت و شخصیت زنانه را به رسمیت میشناسد و به جایگاه زن ارج مینهد، دختر سالمتری تحویل جامعه میدهد چنانچه بررسی زندگی افرادی مثل هیلاری کلینتون، مادلین آلبرایت (وزیر امور خارجه سابق ایالات متحده آمریکا) و بسیاری از زنان برجسته علمی نشان میدهد پدران آنها نفوذ زیادی در دخترانشان داشتهاند.
اگر در سنین نوجوانی دختر، پدر بسیار سختگیر باشد و معمولا باعث فاصلهگرفتن دخترش خواهد شد که زمینه ایجاد رابطه عاطفی پرخطر و ناامن در نوجوانی با جنس مخالف را فراهم میکند. پدر در اینکه چطور یک دختر روابط عاطفی آیندهاش را مدیریت میکند، نقش سازنده دارد.
پدر، مسئول شکلگیری عزت نفس سالم در فرزند
پدر به عنوان مراقب امن قدرتمند اولیه، الگوی اعتماد به نفس فرزندان خود است. کودکان احترام به مادر، قوی بودن، مسئولیتپذیری و محبت به همسر را از پدر خود میآموزند. نتایج تحقیقات نشان داده کودکان ارزشها و اخلاقیات را از طریق پدر خود درونی میکنند.
حضور با کیفیت پدر و نقش پر رنگ او در پذیرش جنسیت به ویژه جنسیت زنانه، زمینهساز شکلگیری استقلال، عزت نفس و روابط اجتماعی سالم در آینده است.
کودکانی که با همسالان خود رابطه خوبی برقرار نمیکنند معمولا رابطه امنی با پدران خود ندارند و تایید پدر را نمیگیرند.
بیشتر بخوانید : آیا استرس در کودکان واگيردار است
پدران کمالگرا قاتل عزت نفس کودک
کودک به عنوان منبع اولیه قدرت پدر را به رسمیت میشناسد و مدام به دنبال تایید و تشویق او هستند. پدران کمالگرا هرگز تایید لازم را به کودک نمیدهند و کودک دائم تلاش میکند برای پدر کافی باشد و با باجدهی عاطفی به دنبال محبت پدر است. او این الگو را در روابط با همسالان و سایر افراد تکرار میکند و به آدم مهرطلبی تبدیل میشود که برای دوست داشتنی بودن دائم باج میدهد.
سخن آخر
کودکانی که ارتباط صمیمی و بهتری با پدر دارند، کمتر دچار افسردگی و ناراحتی میشوند. علاوه بر این، همسویی پدر با مادر، حمایت کافی از مادر و به رسمیت شناختن نقش سخت مادر به عنوان منبع امن کودک جلوی دریافت پیامهای متناقض بهکودک را میگیرد و باعث تربیت سالمتر کودکان میشود.
دکتر مونا فلسفی، روان شناس کودک و نوجوان و بازیدرمانگر