جدایی نخستین تجربه اضطراب در کودک است. اضطراب جدایی، اضطرابی بنیادین و اساسی در کودک است و سایر اضطراب ها از جمله اضطراب و ترس از مرگ، اهمیت هیجانی شان را به خاطر برابری با اضطراب جدایی کسب می کنند.
در واقع مرگ برای کودک ترسناک است چرا که اضطراب جدایی را برای او زنده می کند. ترس از اشباح، تاریکی، آنا بل و حیوانات وحشی به این دلیل وجود دارند که در واقع بقای کودک را مورد تهدید قرار می دهند.
بیشتر بخوانید : چگونه به کودک از مرگ بگوییم؟
روان شناسی به نام ملانی معتقد است که ترس ابتدایی در کودک ترس از نابود شدن خود است. زمانی که ابژه (مادر، پدر، مادر نماد یا پرستار و در کل کسی که از کودک مراقبت می کند و نیازهای او را تامین می کند) از وی دور می شود، چیزی که به ذهن کودک می رسد این است که کسی که نیازهای من را تهدید می کند دیگر در دسترس نیست و همین موجب اضطراب در کودکان می شود.
اضطراب جدایی ناشی از حس حسادت و تملک کودک نسبت به مادر نیست، بلکه انعکاس دهنده اضطراب بنیادی تری به نام اضطراب مرگ است. در واقع کودکی که هنوز پایایی شی را کسب نکرده است، زمانی که یک شی از دسترس و دیدش خارج می شود؛ فکر می کند آن شی وجود ندارد و نابود شده.
بنابراین برای کودک دور شدن مادر معادل است با از بین رفتن مادر. کودک با خود می اندیشد که اگر مادر می تواند از بین رود، این اتفاق برای من هم می تواند بیفتد و همین موضوع ایجاد کننده اضطراب زیادی است.