دکتر مونا فلسفی، روانشناس کودک و نوجوان، بازیدرمانگر
ایرج طهماسب در برنامه جدیدش به خانهای جدید نقل مکان کرده است. در همسایگی این منزل جدید یک سالن عروسی است و شخصیتهای عروسکی جدیدی به زندگی او اضافه شده و افراد جدیدی با او در این مجموعه هستند؛ شاباش، دیجی، کَته خانم، قیمه خانم، مگسی به نام خوشگل بابا، پسربچهای شیرین که گاه زبانش تند میشود و جلوی تالار عروسی گُل میفروشد و پشهای با نام دوست مگسی و…
یکی از مهمترین شخصیتهای این مجموعه «بچه» است. پسربچهای که کودک کار است و در مقابل تالار گل میفروشد. بچه عاشق این است که آقای مجری او را در آغوش بگیرد و به او محبت کند اما البته گاهی هم عصبانی میشود و نمیتواند خودش را کنترل کند.
بچهای که نماد خشم و مهربانی است انگار نشاندهنده این است که آدمها بد مطلق نیستند و یک قسمت سیاه در ذات خود دارند هم روشن.
بچه در این مجموعه اشارهای مستقیم به کودکان کار است و ایرج طهماسب به زیبایی و با ظرافت به این موضوع پرداخته است. آنچه اهمیت دارد این است که اشتغال به كار در سنين پايين آسيبهای زيادی به جسم و روان انسان وارد میكند.
بچه دوست دارد در آن فضا کنار آقای مجری و دیگران باشد و مرتب خواهش میکند که اجازه بدهند در همان خانه بماند. زمانی که آقای مجری مینشیند و او هم قد آقای مجری میشود، بسیار هیجانزده میشود و با تاکید بر اینکه هم قد شدهایم، از او میخواهد که با هم دوست شوند که نشان دهنده این است که او تشنه محبت است و آقای مجری او را در آغوش میگیرد. حتی جایی دسته گلش را به آقای مجری میدهد، اگرچه ناگهان آن را پس میگیرد. البته این از ویژگیهای بچههایی است که محبت را به صورت تمام و کمال از طرف خانواده و اطرافیان دریافت نکردهاند و آموزشی ندیدهاند که نمادی از فرزندپروری ناسالم است.
بیشتر بخوانید : انیمیشن Encanto-2021
بچه در مجموعه مهمونی فقط با قیمه خانم در ارتباط است و قیمه خانم از روشهای خود برای تربیت او استفاده میکند و بچه را فرزند خودش میداند اما آقای مجری مانند همیشه تلاش میکند تمام مشکلاتی که در هر قسمت بچه درست میکند، با گفتگو و حتی پرسش و پاسخ و حضور کودک در میان همه افراد حل و فصل کند آن هم به شیوهای که غرور بچه خرد نشود و خودش بتواند به نتیجه برسد و مشکلش را حل کند. این روش به کودک اجازه حل مسئله و بارش فکری میدهد.
ایرج طهماسب میداند باید با بچه به گونهای رفتار کند که هدفمند باشد یعنی هم بتواند به او آموزش دهد، هم به تربیت برسد. چراکه او کودکی است متعلق به جامعه کودکان کار و تشنه محبت و از طرفی پر از تشویشهای اجتماعی که بهواسطه سختی و فشارهای اجتماعی به او وارد شده است
ایرج طهماسب در این مجموعه با زیرکی به مخاطب خود یادآور میشود چگونه میتوان با این کودکان روبرو شد. کودکانی که زود بزرگ شدهاند، کودکی نکردهاند، اما شاید هنوز درونشان کودکی وجود داشته باشد. حرفهایی مانند بزرگترها میزنند و حتی ممکن است رفتارهایی چون بزهکاران داشته باشند، اما هنوز هم تشنه توجه و عاطفه هستند. هنوز جهان کودکی درونشان وجود دارد و آرزوهایی دارند. ایرج طهماسب در رویارویی با بچه با روشهای آموزشی صحیح برخورد میکند و قصد دارد مخاطبان خود را با این نوع رفتار روبرو کند.
گرسنگی مداوم و بهانهجوییهای بچهگانه او همگی ریشه در جایگاه اجتماعی او بهعنوان یک کودک کار تربیت نشده و آموزش ندیده دارد چراکه نه این بچه و نه بچههای امروز دیگر به پند و اندرزهای مستقیم و روشهای تأدیبی سنتی توجهی ندارند و اگر قرار است تغییر کنند، فقط با شیوههای نوین و بازخوردهای مصداقی است که امکان آن وجود دارد.
بچه، کودکی قانونگریز و بیاعتنا به آداب و معاشرت است. بیادبیها و فحشها و رفتارهایش شکل جدیدی به خود گرفته و کلماتی از دهانش بیرون میآید که شنیدنش از زبان کودکان امروزی زیاد هم بعید نیست. از طرفی نمادی از رفتارهای بیادبانه بعضی از بچههای امروزی دارد و از طرفی چون کودکان از طریق یادگیری مشاهدهای خیلی از رفتارها را تقلید میکنند، دیدن این شخصیت میتواند برای بچهها مناسب نباشد اما در مدرسه، مهدکودک و جامعه کودکان با بچههای مختلف با تربیتهای مختلف روبرو میشوند ولی باید با روشهای تربیتی درست یاد بگیرند چه رفتارهایی را درونی کنند.
کودک از طریق پدر و مادر رفتارهای خوب و بد را درونی میکند چون وقتی با تنبیه و پاداش مواجه میشود، رفتار بد را انجام نمیدهد چون پیامد منفی دارد و رفتار خوب را بهدلیل پیامد مثبت انجام میدهد. در کودکان پیامد عمل در سنین زیر ۱۰ سال از نیت عمل مهمتر است. از طرفی دیدن رفتارهای بچه هم آموزش منفی دارد هم مثبت، منفی بهدلیل تقلید کودکانه و مثبت بهدلیل دیدن رفتارهای آقای طهماسب و میهمانان چون انگار بچه پیامد عمل خود را هم میبیند و بچهها میتوانند در ذهن خود این مفاهیم را درونی کنند اما از طرفی نوع فحشهای بچه مناسب سنین کودکان نیست.
بیشتر بخوانید : کودکم «دختر کفشدوزکی» ببیند؟
پیشنهاد میشود کودکان با سن کم بهدلیل آموزشپذیری بالا در رسانه، این برنامه را نبییند. با وجود همه اینها، بچه لطافتی کودکانه دارد، شیطنت میکند، احساساتی است و از اینکه طهماسب به دلش راه میآید و او را پیش خودش نگهمیدارد لذت میبرد. برای همین است که مدام قول میدهد با ادب شود.
نکته قابل توجه در این بین رفتار خود آقای طهماسب است. او حالا بیشتر شبیه به یک پدربزرگ رفتار میکند تا یک پدر. خیلی بیشتر نرمش نشان میدهد و انتظار ندارد بچه کاملا با ادب و طبق چارچوب عمل کند. به او میگوید فحش ندهد و به جایش داد بزند یا اول فحشهایش را با او چک کند. آقای طهماسب انعطافپذیری در تربیت به تصویر میکشد اما گاهی اقتدارش کم است و میخواهد رویکرد فرزندپروری منعطف را نشان دهد نه دیکتاتوری.
این دو مطلب را حتما بخوانید :