بررسی علل کم رویی وخجالتی بودن کودکان َ
کوچولوهای خجالتی
وظیفه هر پدر و مادری علاوه بر فراهم آوردن امکانات و شرایط رشد و پرورش و تربیت فرزندانش ، دراختیار قرار دادن امکانات مناسبی برای لذت بردن هر چه بیشتر آنها از زندگی است .
کم رویی و خجالتی بودن مانع از لذت بردن کودکان از بازی کردن با بچه های دیگر می شود . طبیعتا بچه هایی که به راحتی نمی توانند در مهد کودک یا حیاط مدرسه با همسن و سالان َخود بازی کنند و کز کرده در گوشه ای از حیاط به بازی بچه های دیگر خیره می شوند نمی توانند لذت و شادمانی را که مناسب سن و سال آنهاست تجربه کنند .
اما چرا بعضی بچه ها چنین خصوصیاتی دارند و چطور می توان تشخیص داد علل و ریشه واقعی گوشه گیری و کم حرف بودن و اخت نشدن کودکان چیست ؟آیا این موضوع به خجالتی بودن آنها بر می گردد یا مشکل دیگری وجود دارد. در هر صورت تمام این موارد باید بررسی شود .البته باید پذیرفت هر کودکی خصوصیات مربوط به خود را دارد . اما این حق همه بچه هاست که با نشاط باشند و بتوانند از بازی و جست و خیز کردن دوران کودکی لذت ببرند .
در باره علل و عوامل این موضوع با دکتر مونا فلسفی ، روان شناس کودک و نوجوان گفت و گو کرده ایم .
چطور متوجه شویم فرزندمان خجالتی است یا مشکل دیگری دارد؟
توجه داشته باشیم کودکان به صورت طبیعی در هشت ماهگی در روند رشد شناختی خود دچار« اضطراب غریبگی» می شوند . این موضوع را زمانی بهتر متوجه می شویم که می بینیم نوزادان تا قبل هشت ماهگی راحت به همه لبخند می زنند ولی بعد از آن کم کم شروع به غریبگی می کنند . این موضوع طبیعی است . در سه تا چهار سالگی هم کودک با مفهوم شرم و خجالت آشنا می شود .
اصولا کودکانی که کم رو و خجالتی هستند اگر دچار اضطراب اجتماعی نباشند، بعد از مدتی یخشان باز می شود و به تدریج با افراد ارتباط می گیرند . یعنی خجالتی و کم رو بودن یک ویژگی شخصیتی است. اما گاهی اوقات ما به بچه هایی هم که دچار اضطراب اجتماعی می شوند می گوییم خجالتی هستند . در صورتی که این بچه ها معمولا ترس از مسخره شدن وقضاوت دیگران را در جمع دارند .
این کودکان از ارتباط گرفتن و حتی سلام کردن به دیگران مضطرب می شوند ، نمی توانند حق خود را بگیرند و حتی از والدینشان می خواهند برای آنها دوست پیدا کنند . بنابراین این گونه اضطراب ها از خجالتی بودن بسیار فراتر است .
درجه حاد چنین اضطرابی «لالی انتخابی » یا mutism نامیده می شود . یعنی کودک به دلیل اضطراب زیاد انتخاب می کند بعضی جاها صحبت نکند. البته تعداد ابتلای بچه ها مانند افسردگی به این موارد زیاد نیست . اما کرونا باعث شده در حال حاضر بیشتر شاهد بروز این گونه اختلالات باشیم .
ریشه کم رویی و خجالتی بودن کودکان در چیست ؟
مهم ترین ریشه کم رویی ، نداشتن اعتماد به نفس است . البته ژنتیک و وراثت و رفتار والدین هم تاثیر زیادی در بروز آن دارد .
وقتی مادر یا پدر نمی توانند جرات مندانه جواب فردی را که آزاری به آنها رسانده بدهند و حق خود را از او بگیرند، اما در خانه از رفتار اشتباه کسی که نتوانسته اند حق خود را از او مطالبه کنند و به موقع جوابش را بدهند گله مند هستند و انتقاد می کنند که رفتار بدی با آنها داشته؛ بچه ها هم از والدین خود الگو برداری می کنند و نمی توانند به موقع حرفشان را بزنند و از حق خود دفاع کنند .
جالب این است که در بسیاری موارد خود پدر و مادر ها اعتراف می کنند فرزندشان درست مانند خود آنها خجالتی و کم رو است و نمی تواند به موقع جواب مناسبی به دیگران بدهد و حق خودش را بگیرد .
البته این موضوع حتما به این معنا نیست که لزوما یکی از والدین یا هر دوی آنها باید خجالتی باشند تا فرزندشان هم چنین صفتی داشته باشد .
بیشتر بخوانید : مشاجره والدین و آسیب روانی فرزندان
کمبود اعتماد به نفس چگونه در بچه های خجالتی شکل می گیرد؟
یکی از عواملی که باعث کمبود اعتماد به نفس در بچه ها می شود والدین کمال گرا و انتقاد گر هستند که مدام از فرزندشان ایراد می گیرند و او را با بچه های دیگر مقایسه می کنند . این بچه ها اغلب احساس ضعف می کنند و دیگران را بهتر از خودشان می دانند و فکر می کنند به اندازه کافی خوب نیستند .
والدین بیش از حد کنترل گرو حمایتگر هم باعث می شوند کودک نتواند پی به توانایی های واقعی خود ببرد و احساس استقلال کند . پدر و مادر در بسیاری موارد وقتی اجازه نمی دهند بچه ها کارهای خود را انجام دهند و فکر می کنند دارند از آنها حمایت می کنند ؛ در واقع به او اجازه نمی دهند بتواند خودش از پس کارهایش برآید.
در صورتی که باید کودک را تشویق کنیم در حد خود کارهایش را انجام دهد . مثلا پدر و مادری که می بینند کودک نمی تواند به خوبی تختش را مرتب کند و فورا خودشان به جای او این کار را انجام می دهند ؛ در واقع فرصت یادگیری و برخورداری از اعتماد به نفس لازم را ازاو می گیرند . البته طبیعی است کودک نتواند به خوبی والدین خود کارهایش را انجام دهد . ولی نیاز دارد تا با داشتن فرصت بیشتری به مرور از پس کارهایش بر آید .
بیشتر بخوانید : ظهور شخصیت در کودکان
چطور بچه هایی با اضطراب اجتماعی را از کودکان خجالتی تشخیص دهیم؟
کم رویی با اضطراب اجتماعی فرق دارد . یعنی اگر درجه خجالتی بودن شدید و زیاد شود به اضطراب اجتماعی می رسد. معمولا بچه ها ی کم رو بعد از مدتی با دیگران ارتباط برقرار می کنند .البته شروع برقرار کردن رابطه برایشان خیلی سخت است و به نوعی از نزدیک شدن به دیگران و محیط های جدید می ترسند . ولی وقتی به مرور با محیط و افراد خو می گیرد ترسشان می ریزد و شروع به برقرار ی ارتباط می کنند .
در صورتی که ترس بچه هایی با اضطراب اجتماعی به قدری بالاست که نمی توانند ارتباط بگیرند و با بچه های دیگر دوست شوند . ترس از قضاوت و اشتباه در این بچه ها به قدری زیاد است که به آنها امکان برقراری رابطه را نمی دهد .
د ربروز این گونه ترس ها فقط والدین نقش ندارند ؛ بلکه نقش مهدکودک، مدارس و فعالیت های گروهی و ارتباطات اجتماعی هم در این خصوص پر رنگ است.
مثلا امکان داردکودکی در یک مهد کودک یا مدرسه تازه وارد باشد و چون ببیند بچه های دیگر با هم دوست هستند ؛ خودش را بین آنها غریبه ببیند . اگربچه های دیگر و حتی مربی یا معلم هم برخورد خوبی با او نداشته باشند ، کودک بیشتر دل زده می شود و بعد از این گونه ارتباط ها خجالتی تر می شود .یعنی گاهی شروع کم رویی و ترس بچه ها با رفتن به مهد کودک یا مدرسه یا رفتار خاصی در یک محیط اجتماعی یا آموزشی باعث ترس و اضطراب بیشتر او از برقراری ارتباطش با دیگران می شود .
بنابراین بعضی اوقات اعتماد به نفس کودک حتی با یک اتفاق مهم در زندگی مانند تولد فرزند دوم ، تغییر مدرسه و دور شدن از خانواده و … برای برقراری ارتباط با افراد غریبه بسیار کم و در نتیجه کم رو و خجالتی می شود .
به همین خاطر، والدین و مربیان آموزشی باید هنگام رخ دادن اتفاقات مهم در زندگی کودک و مواجهه او با شرایط جدید ؛ توجه و مراقبت ویژه ای نسبت به او داشته باشند تا بر اثر کم شدن اعتماد به نفس ، دچار ترس و اضطراب و در نتیجه خجالتی بودن و کم رویی نشود .
والدین چگونه می توانند مانع از بروز خجالتی شدن فرزندان شان شوند ؟
رفتار والدین با دیگران و خجالتی بودن خود آنها ، علاوه بر جنبه وراثتی و ژنتیک بودن این صفات ، تاثیر زیادی بر بروز کم رویی در کودک دارد .
ضمن آنکه نوع رویارویی والدین هم با این موضوع بسیار مهم است .بعضی والدین فکر می کنند اشکالی ندارد اگر فرزندشان نمی تواند به راحتی با بچه های دیگر بازی کند و لذت ببرد.
برای همین هم در صدد کمک کردن به کودک برای غلبه بر ترسش بر نمی آیند و حتی گاهی هم او را تشویق می کنند که به این گونه رفتار خود ادامه دهد . البته این تشویق هم همیشه به گونه ای نیست که حتی خودشان هم متوجه شوند چنین کاری می کنند .در صورتی که هر گونه بی اهمیت یا بی تفاوت بودن نسبت به این گونه رفتار فرزندشان ، در واقع حکم تشویق برای کودکان خواهد بود .
والدین باید در ارتباط با خجالتی بودن فرزند خود چگونه با او برخورد کنند ؟
یکی از کارهایی که پدر و مادرها باید به آن دقت داشته باشند این است که نباید به فرزندان شان عنوان هایی مانند خجالتی یا کم رویی بدهند . دادن چنین عنوان هایی باعث می شود خود کودک هم به این باور برسد که واقعا خجالتی و ترسو است .
به زور وادار کردن کودک به برقراری ارتباط ؛ وقتی خودش تمایلی ندارد عاملی برای ترس و اضطراب بیشتر او می شود . همچنین برچسب زدن به کودک و مدام از رفتارهای ناشی از کم رویی سخن گفتن او هم باعث دامن زدن بیشتر به ادامه این وضع خواهد داشت .
فشار آوردن به کودک برای سلام کردن به دیگران هم عامل بسیار مهمی برای کم رو تر شدن او خواهد شد . در صورتی که بهترین کار،انجام بازی های گروهی ،بازی کردن با او، وقت گذاشتن بیشتر و اجرای مسابقات و اجرای نمایش و قصه گویی برای کودک است .
در واقع هر چیزی که اعتماد به نفس کودک را افزایش و ترس او را از رویارویی با محیط های جدید کاهش دهد می تواند تمرین و راهکار خوبی برای درمان کم رویی و خجالت او باشد .
والدین و اطرافیان نباید مدام به کودک فشار آورند واز او بخواهند سلام کند و باعث شوند دیگران هم بر سلام نکردن کودک متمرکز شوند . داشتن صبر و حوصله یکی از مهم ترین چیزهایی است که والدین برای تغییر رفتارفرزندشان باید داشته باشند .
پیدا کردن ریشه خجالت توسط والدین نیز موضوع بسیار مهم دیگری است که قبل از هر چیز باید به آن توجه داشته باشند. پدر و مادرها باید الگوی خوبی برای فرزندان شان باشند و اگر خود آنها مشکلی در برقراری ارتباط و خجالتی بودن آن ر ا حل کنند . اگر والدین خجالتی نیستند هم باید به رفتارهای خود توجه کنند که چه کار کرده اند که باعث خجالتی شدن فرزندشان شده اند .
پدر و مادرهای سرزنش گر،تنبیه و تحقیر کننده و کنترل گر هم نقش زیادی در خجالتی شدن فرزندان خود دارند . نکته مهم یاد دادن مهارت به کودک است و همیاری و کمک کردن او خصوصا در ابتدا برای آموزش و بعد کم کم رها کردنش تا بتواند به مرور به تنهایی هم از پس کارهای خود مانند ارتباط گرفتن با بچه ها و بازی کردن با آنها خو بگیرد و آشنا شود .
مثلا والدین می توانند ابتدا برای بازی کردن فرزندان شان در پارک او را همراهی کنند. ولی کم کم از دور بر کارهایش نظارت کنند و اجازه بدهند خودش به زمین بازی برود و با هم سن و سالانش بازی و دوست پیدا کند.
مهارت ها ابتدا باید از مهارت ها ی آسان شروع شوند . ضمن اینکه بهتر است ابتدا گروه درمانی و کمک گرفتن از بچه هایی با تعداد کمتر که کودک با آنها آشناست شروع و کم کم افراد غریبه تر ا وارد گروه شوند تا کودک بتواند با آنها هم خو بگیرد . سپس می توان تعداد بچه ها را هم افزایش داد .
ضمن اینکه بچه ها باید متوجه وجود «تفاوت » ها را بشوند تا به خاطر تفاوت های مختلف خودشان با دیگران دچار کمبود اعتماد به نفس نشوند و بدانند که هر شخص می تواند با وجود تفاوت های زیاد با دیگران همچنان لایق و شایسته باشد .
یکتا فراهانی